بنام خدا
همانطوریکه قبلاً درهیمن وبلاگ با دلایل به عرض رسانده ام در اینکه آقای مرسی یک مهره ی سرسپرده و مورد اطمینان آمریکا و در عین حال فردی نادان ، به خود مغرور و جاه طلب می باشد شکی نیست و دقت به طرز انتخاب وی به عنوان رییس جمهور و اقدامات بعد از انتخابش این حقیقت را برای سیاستمداران واقع بین روشن می سازد و متینگهای وی به عنوان یک ضد صهیونیست یک جس اردوغانی بود که می خواست اولا با این طریق اخوانی های ساده لوح را به خود جذب کند و درثانی با ضدیت با سوریه می خواست تعصب سلفی گرایی را در بعضی اخوانیهای سطحی نگر ایجاد نموده کم کم نظرها را از سوی اسراییل به جنگ داخلی بین سلفی ها و دیگران بکشد و مقدمه آن همان جنایتی بود که با رضایت او در اقدام به کشتار وحشیانه شیعیان انجام شد که که با این کارش مشت خود را برای ملت مصر و ارتش غیرتمندش باز نمود .لذا با عکس العمل مسلمانان آزاده ای که مهرآل علی در سینه شان موج می زند و مردم ضد افراطی گری ی سلفی و در نهایت ارتش مصر روبرو شد و به سزای اعمال متکبرانه ی خود رسید . درست است که در میان مخالفان مرسی افراد وابسته به رژیم مبارک و سکولار و حتی فاسد و مخالف دین هم وجود دارد اما احتمال بدست گرفتن قدرت به وسیله آنها وجود ندارد وعلاوه بر این وجود آنها به اندازه ی وجود وهابی ها و سلفی های افراطی برای پیشرفت اسلام و جبهه مقاومت خطرناک نیست .چون اولاً اعمال آنها به عنوان اعمال اسلامی قلمداد نمی شود که مایه ی ننگ اسلام باشد و درثانی آنها به اندازه سلفی های تندرو و وهابی ها به خون شیعیان تشنه نیستند که باعث فتنه در اسلام شوند . با این حال مایه تأسف است که بعضی مجریان صدا و سیما آب به آسیاب طرفداران مرسی میریزند و از میان برداشتن او را با از میان برداشتن اسلام یکی می دانند و فریاد وااسلامایشان به آسمان بلند می شود . مگر همین مرسی نبود که در ایران بیشترین آشوب را علیه جبه ی مقاومت سوریه راه انداخت و بیشترین تمجیدهارا از از سران صهیونیست نمود و از کشورهای اروپایی تقاضای برقراری ی پرواز ممنوع دولت سوریه را برفراز خاک خود نمود و کشتن سران شیعه را اولین قدم پیروزی ی خود در راه شومی که بنای آن را گذاشته بود می دانست . البته در اقدام ارتش علیه مرسی می توان دونظریه داد : یا آمریکا در اقدام ارتش دخالت داشته و برای اینکه زودتر به اهدافش که اختلاف افکنی در میان ملت مصر است برسد خواسته است با دخالت ارتش و به بند کشیدن مرسی با مظلوم نمایی ی اخوانی ها آنها را تحریک نموده احساساتشان را بر ضد ارتش برنگیزاند ویا بدون دخالت در این موضوع چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است یاسعی دارد با ارتباط با ارتش آن را به سوی اجرای اهداف خود که یا رابطه با اسراییل و یا تجهیز افراطی های سلفی بر ضد گروه مقاومت است سوق دهد و یا لا اقل با تبلیغ ارتباطش با ارتش مصر آنرا قرین الودگی نام خود نموده مردم را نسبت به آن بدبین نموده باعث فتنه ی بیشتر در این کشور سرگردان انقلاب شود . که اکنون در این موقعیت بهترین کار این است که دولت سوریه و ایران و حزب اله لبنان در تقویت رابطه خود با چهره های مردمی و ارتش مصر بکوشند و مانع فشار آمریکا بر آن شوند . در هر صورت قدم گذاشتن عوامل غربی و آمریکایی در مصر با هر عنوان و به پشتیبانی از هر گروه نه برای برقراری آرامش بلکه برای شعله ورتر کردن آتش فتنه است و این را باید چهره ها و گروه های مردمی و انقلابی درک کنند .و به عوامل رسمی غربی و آمریکایی به عنوان جاسوس و عوامل تشدید فتنه نگاه کنند نه به عنوان حلال مشکلات.
